***تالار گفتمان رایگان دانلود برنامه ***
* سلام به شما دوست عزیز *

* شما در این تالار عضو نیستید در این صورت به تمام ویژگی های تالار دسترسی نخواهید داشت!! *

** برای دسترسی به تمام امکانات تالار هر چه زودتر عضو شوید!! **
** عضویت این تالار در کمتر از 1 دقیقه صورت می گیرد **
*** توجه: در نوشتن ایمیلتان دقت کنید چون در صورت فراموشی رمز عبور لینک فعال سازی رمزتان به خودتان ارسال می گردد ***

*** دوستان فعال سازی عضویت شما بصورت خودکار صورت می گیرد فقط باید منتظر گروه بندی خود باشید که تا 48 ساعت بعد از عضویت شما صورت می گیرد ***


انضم إلى المنتدى ، فالأمر سريع وسهل

***تالار گفتمان رایگان دانلود برنامه ***
* سلام به شما دوست عزیز *

* شما در این تالار عضو نیستید در این صورت به تمام ویژگی های تالار دسترسی نخواهید داشت!! *

** برای دسترسی به تمام امکانات تالار هر چه زودتر عضو شوید!! **
** عضویت این تالار در کمتر از 1 دقیقه صورت می گیرد **
*** توجه: در نوشتن ایمیلتان دقت کنید چون در صورت فراموشی رمز عبور لینک فعال سازی رمزتان به خودتان ارسال می گردد ***

*** دوستان فعال سازی عضویت شما بصورت خودکار صورت می گیرد فقط باید منتظر گروه بندی خود باشید که تا 48 ساعت بعد از عضویت شما صورت می گیرد ***
***تالار گفتمان رایگان دانلود برنامه ***
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

داستان کوتاه و جالب

3 مشترك

اذهب الى الأسفل

داستان کوتاه و جالب Empty داستان کوتاه و جالب

پست من طرف vahid1367 الخميس أبريل 29, 2010 3:02 pm

يكي از نمايندگان فروش شركت كوكاكولا، مايوس و نا اميد از خاورميانه بازگشت.

دوستي از وي پرسيد: «چرا در كشورهاي عربي موفق نشدي؟»

وي جواب داد: «هنگامي كه من به آنجا رسيدم مطمئن بودم كه مي توانم موفق شوم و فروش خوبي داشته باشم. اما مشكلي كه داشتم اين بود كه من عربي نمي دانستم. لذا تصميم گرفتم كه پيام خود را از طريق پوستر به آنها انتقال دهم. بنابراين سه پوستر زير را طراحي كردم:

پوستر اول مردي را نشان مي داد كه خسته و كوفته در بيابان بيهوش افتاده بود.
پوستر دوم مردي كه در حال نوشيدن كوكا كولا بود را نشان مي داد.
پوستر سوم مردي بسيار سرحال و شاداب را نشان مي داد.

پوستر ها را در همه جا چسباندم.

دوستش از وي پرسيد: «آيا اين روش به كار آمد؟»

وي جواب داد: «متاسفانه من نمي دانستم عربها از راست به چپ مي خوانند و لذا آنها ابتدا تصوير سوم، سپس دوم و بعد اول را ديدند.» Sad Sad Sad Sad
vahid1367
vahid1367

تعداد پستها : 224
سن : 35

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

داستان کوتاه و جالب Empty رد: داستان کوتاه و جالب

پست من طرف Admin الجمعة أبريل 30, 2010 2:39 am

قشنگ بود اما قبلا من تو تالارت خونده بودم
Admin
Admin
مدیر تالار
مدیر تالار

تعداد پستها : 884

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

داستان کوتاه و جالب Empty رد: داستان کوتاه و جالب

پست من طرف MIL@D الجمعة أبريل 30, 2010 10:12 am

Smile
MIL@D
MIL@D

تعداد پستها : 698

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

بازگشت به بالاي صفحه


 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد